برگشت دوباره و یه پست داغ

سلام به دوستای عزیزم ما رو ببخشید بخاطر غیبت های طولانی

تو این مدت اتفاقای زیادی افتاد که خداروشکر بیشترشون خوب بود سالگرد ازدواج مامانی و بابایی تولد بابایی و رفتن به مهد از بهترینهاش بود با اینکه چند روز اولی دوست نداشتی بری بازم خداروشکر از روز سوم دیگه گریه نکردی و راحت رفتی مهد نمیخوام زیاد صحبت کنم پس بریم سراغ عکسای این مدت

تفنگدار کوچولوی مامان

گل پسر خوشتیپ مامان

اینجاهم داشتی تو ماشین نقاشی میکشیدی

اینم میز جشن سه نفره ی سالگرد ازدواج من و بابایی

کیک و ژله رو هم خودم درست کردم البته با کمک شما

رفتیم واسه بابایی کادو بخریم شما طفتی مامانی بریم اسباب بازی فروشی منم قبول کردم و رفتیم و شما این مار رو خریدی

گفتی مامانی از مارم هم عکس بگیر

و اینم تولد بابایی که سی ام شهریور بود (همسر عزیزم با یه دنیا عشق تولدت رو تبریک میگم)

کیک و ژله هم کار خودمه البته با یه دنیا عشق

عکس های مهدت رو تو یه پست دیگه میذارم



تاریخ : 14 مهر 1393 - 22:27 | توسط : غزل | بازدید : 7645 | موضوع : وبلاگ | 22 نظر